معنی Programmierer
Programmierer
برنامه نویس
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با Programmierer
programmieren
programmieren
بَرنامِه ریزی کَردَن، بَرنامِه
دیکشنری آلمانی به فارسی