معنی neunte
neunte
نهم
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با neunte
Reunite
Reunite
دُوبارِه مُتَّحِد کَردَن، دُوبارِه مُتَّحِد شَوید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
fuente
fuente
مَنبَع، چِشمِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
neutre
neutre
بی طَرَف، خُنثیٰ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
quente
quente
داغ، گَرم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
zehnte
zehnte
دَهُم
دیکشنری آلمانی به فارسی
neuntens
neuntens
دَر مَرتَبِه نُهُم، نُهُم
دیکشنری آلمانی به فارسی
neueste
neueste
جَدید تَرین، آخَرین
دیکشنری آلمانی به فارسی
rente
rente
سالانِه، سالیانه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
jeune
jeune
جَوان
دیکشنری فرانسوی به فارسی