معنی neblig
neblig
به طور مبهم، مه آلود، به طور مه آلود، دودآلود
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با neblig
heilig
heilig
بِه طُورِ مُقَدَّس، مُقَدَّس
دیکشنری آلمانی به فارسی
nebbia
nebbia
مِه آلودِگی، مِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
neblina
neblina
مِه آلودِگی، مِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
netlik
netlik
وُضوح، تیزی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
heilig
heilig
بِه طُورِ مُقَدَّس، مُقَدَّس
دیکشنری هلندی به فارسی
veilig
veilig
ایمِن، اَمن، بِه طُورِ ایمِن
دیکشنری هلندی به فارسی
eilig
eilig
عَجَلِه دار، عَجَلِه کُن
دیکشنری آلمانی به فارسی
nemli
nemli
مَرطوب
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
selig
selig
خُوشحال، مُبارَک
دیکشنری آلمانی به فارسی