ترجمه kontrollierbar به فارسی - دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با kontrollierbar
unkontrollierbar
- unkontrollierbar
- بِه طُورِ غِیرِقابِلِ کُنترُل، غِیرِ قابِلِ کُنتُرُل، بِه طُورِ غِیرِقابِلِ مُدیریَّت، غِیرِقابِلِ اِدارِه، غِیرِقابِلِ مَهار
دیکشنری آلمانی به فارسی