معنی knistern
knistern
ترق ترق کردن، ترق
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با knistern
knisternd
knisternd
تَرَق تَرَق کَردَن، تَرَقِّه زَدَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
meistern
meistern
اُستاد شُدَن، اُستاد
دیکشنری آلمانی به فارسی
nisten
nisten
آشیانِه کَردَن، لانِه
دیکشنری آلمانی به فارسی