معنی klug
klug
با احتیاط، هوشمند، با هوش، دقیق، قابل قضاوت، مدبّرانه
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با klug
Flug
Flug
پَرواز
دیکشنری آلمانی به فارسی
Slug
Slug
با ضَربِه کُشتَن، حَلَزون حَرَکَت کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Plug
Plug
وَصل کَردَن، دُوشاخِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
klub
klub
باشگاه رَفتَن، باطِل
دیکشنری لهستانی به فارسی