معنی klaffend
klaffend
با شکاف، شکاف زدن، باز
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با klaffend
blaffend
blaffend
زوزِه کِشیدَن، پارس کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
klappend
klappend
کَفّ زَدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
klagend
klagend
بِه طُورِ اَندوهناک، شاکی، بِه طُورِ شِکایَت آمیز، زاری
دیکشنری آلمانی به فارسی
blaffen
blaffen
نالِه کَردَن، پارس کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
klagend
klagend
بِه طُورِ شِکایَت آمیز، شاکی، نالان
دیکشنری هلندی به فارسی