معنی Injektion
Injektion
تزریق
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با Injektion
Infektion
Infektion
عُفونَت
دیکشنری آلمانی به فارسی
Injection
Injection
تَزرِیق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Induktion
Induktion
اِستِقراء، اِلقاء
دیکشنری آلمانی به فارسی
Inspektion
Inspektion
بازرَسی
دیکشنری آلمانی به فارسی
injection
injection
تَزرِیق
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Infection
Infection
عُفونَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Invention
Invention
اِختِراع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Insertion
Insertion
دَرج
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Inception
Inception
آغاز
دیکشنری انگلیسی به فارسی