معنی improvisieren
improvisieren
بداهه نوازی کردن، بداهه سازی
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با improvisieren
improviseren
improviseren
بِداهِه نَوازی کَردَن، بِداهِه سازی
دیکشنری هلندی به فارسی