معنی ikonoklastisch ikonoklastisch به طور بت شکنانه، شمایل شکن، شکستن سنّت ها دیکشنری آلمانی به فارسی
iconoclastisch iconoclastisch شِکَستَن سُنَّت ها، شَمایِل شِکَن، بِه طُورِ بُت شِکَنانِه دیکشنری هلندی به فارسی