معنی hitzig
hitzig
با حرارت، گرم شده، با سرسختی، خونگرم، سرکش
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با hitzig
witzig
witzig
زیرَک، خَندِه دار
دیکشنری آلمانی به فارسی
kitzlig
kitzlig
حَسّاس بِه قِلقِلک، قِلقِلک
دیکشنری آلمانی به فارسی
einzig
einzig
تَنها، فَقَط
دیکشنری آلمانی به فارسی
winzig
winzig
خیلی کوچَک، کوچَک، ریز، ناچیز
دیکشنری آلمانی به فارسی
pittig
pittig
بِه طُورِ تُند و تیز، تُند، پُرشور
دیکشنری هلندی به فارسی