جدول جو
جدول جو

معنی herrisch

herrisch
با رفتار رئیس مآبانه، رئیس، به طور سلطه گرایانه، به طور متکبّرانه، رئیس مآب، سرسختانه، سلطنت طلب
دیکشنری آلمانی به فارسی