ترجمه herrisch به فارسی - دیکشنری آلمانی به فارسی
معنی herrisch
- herrisch
- با رفتار رئیس مآبانه، رئیس، به طور سلطه گرایانه، به طور متکبّرانه، رئیس مآب، سرسختانه، سلطنت طلب
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با herrisch
mürrisch
- mürrisch
- با عَصَبانیَّت، بَدخُلق، بِه طُورِ تُرُشرُو، بِه طُورِ زُودرَنج، عَبوس، گِلِه مَند
دیکشنری آلمانی به فارسی