معنی Grund
Grund
دلیل
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با Grund
Grunt
Grunt
غُرّیدَن، غُرغُر کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Ground
Ground
زَمین گُذاشتَن، زَمین
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Grind
Grind
خراشیدَن، آسیاب کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Grand
Grand
عَظیم، بُزُرگ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
rund
rund
بِه طُورِ کامِل، اَطراف، کُرَوی، گِرد
دیکشنری آلمانی به فارسی