معنی gezackt
gezackt
دندانه دار
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با gezackt
gezahnt
gezahnt
دَندانِه دار
دیکشنری آلمانی به فارسی
gezicht
gezicht
چِهرِه، بینایی، صورَتَکی
دیکشنری هلندی به فارسی
gemaakt
gemaakt
زیرَکانِه، ساختِه شُدِه اَست
دیکشنری هلندی به فارسی