führen führen اِستِفادِه کَردَن اَز، مُنجَر شَوَد، راهنَمایی کَردَن، رَهبَری کَردَن، فَرماندِهی کَردَن، هِدایَت کَردَن دیکشنری آلمانی به فارسی
fallen fallen اُفتادَن، سُقوط، بِه زَمین اُفتادَن، زَمین خُوردَن، سُقوط کَردَن دیکشنری آلمانی به فارسی