معنی Frühreife
Frühreife
زودرسی، زودرس بودن
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با Frühreife
frühreif
frühreif
بِه طُورِ پیش رَس، زودرَس
دیکشنری آلمانی به فارسی