معنی forschen
forschen
تحقیق کردن، تحقیق کنید
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با forschen
fälschen
fälschen
تَحرِیف کَردَن، جَعلی، جَعلی بودَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
Forscher
Forscher
مُحَقِّق
دیکشنری آلمانی به فارسی
fischen
fischen
ماهی گِرِفتَن، ماهیگیری
دیکشنری آلمانی به فارسی