معنی fesselnd fesselnd با شدّت، فریبنده، به طور جذّاب، به طور جذب کننده، به طور مبهوت کننده، جذّاب، جذب کننده، مجذوب دیکشنری آلمانی به فارسی
fesseln fesseln جَذب کَردَن، گِرِه بِزَن، دَستبَند زَدَن، مَجار کَردَن، مَشغول کَردَن دیکشنری آلمانی به فارسی