معنی facial
facial
صورتکی، صورت
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با facial
facial
facial
صورَتَکی، صورَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
facial
facial
صورَتَکی، صورَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
facial
facial
صورَتَکی، صورَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
racial
racial
نِژادی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Racial
Racial
نِژادی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
racial
racial
نِژادی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
racial
racial
نِژادی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Facial
Facial
صورَتَکی، صورَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
faciaal
faciaal
اَز نَظَرِ ظاهِری، صورَت
دیکشنری هلندی به فارسی