معنی erstickt
erstickt
خفه شده، خفه شد
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با erstickt
ersticken
ersticken
خَفِه کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
verstikt
verstikt
خَفِه شُدِه، خَفِه شُد
دیکشنری هلندی به فارسی