معنی episodisch
episodisch
به طور اپیزودیک، اپیزودیک
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با episodisch
episodisch
episodisch
بِه طُورِ اِپیزُودیک، اِپیزُودیک
دیکشنری هلندی به فارسی
episodico
episodico
اِپیزُودیک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی