معنی entgegen
entgegen
مخالف، در مقابل
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با entgegen
entgegnen
entgegnen
جَواب تُند دادَن، پاسُخ دَهید
دیکشنری آلمانی به فارسی