معنی Elend
Elend
کثافت، بدبختی
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با Elend
elend
elend
بِه طُورِ غَم اَنگیز، بَدبَختی، غَمگین
دیکشنری آلمانی به فارسی
Emend
Emend
تَصحِیح کَردَن، اِصلاح کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Blend
Blend
مَخلوط کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی