معنی einseitig
einseitig
به طور نامتوازن، یک طرفه، یک جانبه، یک دست
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با einseitig
eindeutig
eindeutig
بِدونِ اِبهام، بِه وُضوح، بِه طُورِ واضِح، صَریح، واضِح
دیکشنری آلمانی به فارسی