معنی clever
clever
هوشمند، باهوش
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با clever
Clever
Clever
هوشمَند، باهوش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
élever
élever
پَروَرِش دادَن، بالا بُردَن، تَولِید مِثل کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
lever
lever
بالا بُردَن، بالابَر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
prever
prever
پیش بینی کَردَن، پیش بینی کُند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
clouer
clouer
میخ زَدَن، ناخُن، میخکوب کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
cloner
cloner
کُپی کَردَن، کلُون
دیکشنری فرانسوی به فارسی
couver
couver
تُخم گُذاری کَردَن، نوزادان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
clavar
clavar
چَسباندَن، ناخُن، میخ زَدَن، میخکوب کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
enlever
enlever
آدَم رُبایی کَردَن، بَرایِ حَذف
دیکشنری فرانسوی به فارسی