معنی blühend blühend به طور شکوفا، شکوفه دادن، در حال شکوفه دادن، شکوفا، شکوفه زن دیکشنری آلمانی به فارسی
glühend glühend با شِدَّت، دِرَخشان، بِه طُورِ دِرَخشان، بِه طُورِ سوزان، مُتِوَقِّد دیکشنری آلمانی به فارسی