معنی blind
blind
به طور کور، کور
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با blind
blind
blind
بِه طُورِ کور، کور
دیکشنری هلندی به فارسی
blond
blond
بِلُوند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
blond
blond
بِلُوند
دیکشنری آلمانی به فارسی
blond
blond
بِلُوند، کریستالی
دیکشنری لهستانی به فارسی
Blind
Blind
کور کَردَن، کور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
blond
blond
بِلُوند
دیکشنری هلندی به فارسی