معنی besetzt
besetzt
مشغول، اشغال شده است
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با besetzt
besetzen
besetzen
اِشغال کَردَن، را اِشغال کُنَد
دیکشنری آلمانی به فارسی
Gesetz
Gesetz
قانون
دیکشنری آلمانی به فارسی