belebend belebend اِحیاکُنَندِه، نیروبَخش، بِه طُورِ اِنِرژی بَخش، تَحریک آمیز دیکشنری آلمانی به فارسی
beißend beißend بِه طُورِ تُند، گاز گِرِفتَن، بِه طُورِ زَهرآگین، تُند و تیز، خَشمگینانِه دیکشنری آلمانی به فارسی