معنی befahrbar
befahrbar
رانده شو، قابل عبور
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با befahrbar
befahrbaar
befahrbaar
راندِه شُو، قابِلِ مُدیریَّت
دیکشنری هلندی به فارسی