معنی beaufsichtigen
beaufsichtigen
نظارت کردن، نظارت کند
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با beaufsichtigen
beabsichtigen
beabsichtigen
قَصد داشتَن، قَصد دارَند، مَقصود بودَن
دیکشنری آلمانی به فارسی