معنی ausgefallen
ausgefallen
به طور عجیب، شکست خورد
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با ausgefallen
ausgefahren
ausgefahren
پَسمَندِه، تَمدِید شُد
دیکشنری آلمانی به فارسی