معنی asthmatisch
asthmatisch
به طور آسمانی، مبتلا به آسم
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با asthmatisch
astmatisch
astmatisch
بِه طُورِ آسِمانی، مُبتَلا بِه آسم
دیکشنری هلندی به فارسی
automatisch
automatisch
اُتُوماتیک، بِه صورَتِ خُودکار، بِه طُورِ خُودکار
دیکشنری آلمانی به فارسی
automatisch
automatisch
اُتُوماتیک، بِه صورَتِ خُودکار، بِه طُورِ خُودکار
دیکشنری هلندی به فارسی