معنی ansteckend
ansteckend
به طور مسری، مسری
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با ansteckend
anstechen
anstechen
پَرچَم زَدَن، سوراخ کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی