تئوری مؤلف (Auteur Theory) یکی از مفاهیم مهم در نقد فیلم و نظریه سینما است که تاکید می کند کارگردان فیلم به عنوان مؤلف (نویسنده) اصلی اثر شناخته می شود و نقش بسیار مهمی در شکل دهی به سبک و محتوای فیلم دارد. این نظریه بر این باور است که کارگردان نه تنها مسئولیت هدایت فیلم را بر عهده دارد، بلکه با استفاده از دیدگاه، سبک و تکنیک های شخصی خود، اثر هنری را خلق می کند که بیانگر شخصیت و نگاه اوست. ویژگی های تئوری مولف: 1. سبک شخصی و منحصر به فرد : کارگردانان مؤلف معمولاً دارای سبک بصری، روایتی و موضوعی منحصر به فردی هستند که در تمام آثارشان قابل شناسایی است. این سبک می تواند شامل تکنیک های خاص فیلمبرداری، تدوین، نورپردازی و انتخاب موضوعات خاص باشد. 2. کنترل خلاقانه : مؤلفان معمولاً کنترل خلاقانه بیشتری بر فرآیند ساخت فیلم دارند، از فیلمنامه نویسی تا تدوین نهایی. این کنترل خلاقانه به آن ها اجازه می دهد که دیدگاه و ایده های خود را به طور کامل در فیلم پیاده کنند. 3. تم های مکرر : کارگردانان مؤلف معمولاً به موضوعات و تم های خاصی علاقه مند هستند که در بیشتر فیلم هایشان تکرار می شود. این تم ها می توانند موضوعات شخصی، اجتماعی، فلسفی یا سیاسی باشند. 4. اثر امضای شخصی : فیلم های کارگردانان مؤلف اغلب دارای ویژگی هایی هستند که به عنوان امضای شخصی آن ها شناخته می شوند. این ویژگی ها می توانند شامل استفاده از بازیگران خاص، لوکیشن های ویژه یا تکنیک های خاص سینمایی باشند. نمونه های معروف از کارگردانان مؤلف: 1. آلفرد هیچکاک : با سبک بصری متمایز و تم های تکراری مرتبط با ترس، جرم و روانشناسی، هیچکاک به عنوان یکی از مهم ترین کارگردانان مؤلف شناخته می شود. 2. استنلی کوبریک : با تنوع موضوعات، استفاده از تکنیک های بصری پیچیده و کنترل خلاقانه بر تمامی جوانب تولید فیلم، کوبریک نیز به عنوان مؤلف مطرح است. 3. کوئنتین تارانتینو : با دیالوگ های منحصر به فرد، روایت های غیرخطی و ارجاعات فرهنگی مکرر، تارانتینو به عنوان یکی از کارگردانان مؤلف معاصر شناخته می شود. انتقادات به تئوری مولف: - نقش دیگران در تولید فیلم : یکی از انتقادات به تئوری مؤلف این است که تأکید بیش از حد بر نقش کارگردان می تواند نقش دیگر اعضای تیم تولید مانند نویسندگان، تدوین گران، بازیگران و دیگران را نادیده بگیرد. - همکاری هنری : فیلم به عنوان یک هنر جمعی شناخته می شود و بسیاری معتقدند که همکاری بین اعضای مختلف تیم تولید است که به ایجاد یک اثر هنری موفق منجر می شود، نه فقط دیدگاه فردی کارگردان. با وجود انتقادات، تئوری مؤلف همچنان یک ابزار مفید برای تحلیل و درک فیلم ها و نقش کارگردان در ایجاد و شکل دهی به آثار سینمایی است. تئوری که اولین بار توسط الکساندر آستروک (Alexandre Astruc) ، در فرانسه و در مقاله ای با نام دوربین - قلم که در سال 1948 منتشر کرد، مطرح شد. از نظر او دوربین چون قلمی است در دست فیلم ساز برای خلق یک فیلم، و نه ارائه تصویری اندیشه های از پیش طراحی شده فیلم نامه نویسان. این تئوری، کارگردان را اصلی ترین عامل تولید فیلم می داند و فیلم را ثمره شخصیت و دیدگاه او می پندارد و تمام فیلم های او را از نظر تکنیک، سبک و تم به یکدیگر مربوط می داند. این تئوری توسط دیگر منتقدان فرانسوی به ویژه منتقدان مجله کایه دو سینما همچون فرانسوا تروفو (Francois Truffaut) ، ژان لوک گدار (Jean - Luc Godard) و اریک رومز (Eric Rohmer) ، پیگیری شد.تئوری مؤلف (Auteur Theory) یکی از مفاهیم مهم در نقد فیلم و نظریه سینما است که تاکید می کند کارگردان فیلم به عنوان مؤلف (نویسنده) اصلی اثر شناخته می شود و نقش بسیار مهمی در شکل دهی به سبک و محتوای فیلم دارد. این نظریه بر این باور است که کارگردان نه تنها مسئولیت هدایت فیلم را بر عهده دارد، بلکه با استفاده از دیدگاه، سبک و تکنیک های شخصی خود، اثر هنری را خلق می کند که بیانگر شخصیت و نگاه اوست. ویژگی های تئوری مولف: 1. سبک شخصی و منحصر به فرد : کارگردانان مؤلف معمولاً دارای سبک بصری، روایتی و موضوعی منحصر به فردی هستند که در تمام آثارشان قابل شناسایی است. این سبک می تواند شامل تکنیک های خاص فیلمبرداری، تدوین، نورپردازی و انتخاب موضوعات خاص باشد. 2. کنترل خلاقانه : مؤلفان معمولاً کنترل خلاقانه بیشتری بر فرآیند ساخت فیلم دارند، از فیلمنامه نویسی تا تدوین نهایی. این کنترل خلاقانه به آن ها اجازه می دهد که دیدگاه و ایده های خود را به طور کامل در فیلم پیاده کنند. 3. تم های مکرر : کارگردانان مؤلف معمولاً به موضوعات و تم های خاصی علاقه مند هستند که در بیشتر فیلم هایشان تکرار می شود. این تم ها می توانند موضوعات شخصی، اجتماعی، فلسفی یا سیاسی باشند. 4. اثر امضای شخصی : فیلم های کارگردانان مؤلف اغلب دارای ویژگی هایی هستند که به عنوان امضای شخصی آن ها شناخته می شوند. این ویژگی ها می توانند شامل استفاده از بازیگران خاص، لوکیشن های ویژه یا تکنیک های خاص سینمایی باشند. نمونه های معروف از کارگردانان مؤلف: 1. آلفرد هیچکاک : با سبک بصری متمایز و تم های تکراری مرتبط با ترس، جرم و روانشناسی، هیچکاک به عنوان یکی از مهم ترین کارگردانان مؤلف شناخته می شود. 2. استنلی کوبریک : با تنوع موضوعات، استفاده از تکنیک های بصری پیچیده و کنترل خلاقانه بر تمامی جوانب تولید فیلم، کوبریک نیز به عنوان مؤلف مطرح است. 3. کوئنتین تارانتینو : با دیالوگ های منحصر به فرد، روایت های غیرخطی و ارجاعات فرهنگی مکرر، تارانتینو به عنوان یکی از کارگردانان مؤلف معاصر شناخته می شود. انتقادات به تئوری مولف: - نقش دیگران در تولید فیلم : یکی از انتقادات به تئوری مؤلف این است که تأکید بیش از حد بر نقش کارگردان می تواند نقش دیگر اعضای تیم تولید مانند نویسندگان، تدوین گران، بازیگران و دیگران را نادیده بگیرد. - همکاری هنری : فیلم به عنوان یک هنر جمعی شناخته می شود و بسیاری معتقدند که همکاری بین اعضای مختلف تیم تولید است که به ایجاد یک اثر هنری موفق منجر می شود، نه فقط دیدگاه فردی کارگردان. با وجود انتقادات، تئوری مؤلف همچنان یک ابزار مفید برای تحلیل و درک فیلم ها و نقش کارگردان در ایجاد و شکل دهی به آثار سینمایی است. تئوری که اولین بار توسط الکساندر آستروک (Alexandre Astruc) ، در فرانسه و در مقاله ای با نام دوربین - قلم که در سال 1948 منتشر کرد، مطرح شد. از نظر او دوربین چون قلمی است در دست فیلم ساز برای خلق یک فیلم، و نه ارائه تصویری اندیشه های از پیش طراحی شده فیلم نامه نویسان. این تئوری، کارگردان را اصلی ترین عامل تولید فیلم می داند و فیلم را ثمره شخصیت و دیدگاه او می پندارد و تمام فیلم های او را از نظر تکنیک، سبک و تم به یکدیگر مربوط می داند. این تئوری توسط دیگر منتقدان فرانسوی به ویژه منتقدان مجله کایه دو سینما همچون فرانسوا تروفو (Francois Truffaut) ، ژان لوک گدار (Jean - Luc Godard) و اریک رومز (Eric Rohmer) ، پیگیری شد.