معنی স্থির
স্থির
پایدار، ثابت، ایستا
دیکشنری بنگالی به فارسی
واژههای مرتبط با স্থির
অস্থির
অস্থির
بی قَرار، ناپایدار، بی تاب، بی صَبر، بی ثُبات، فَرّار
دیکشنری بنگالی به فارسی