معنی সিল
সিল
مهر و موم شده، مهر و موم
دیکشنری بنگالی به فارسی
واژههای مرتبط با সিল
সরল
সরল
صَادِق، سادِه، رُک و راست
دیکشنری بنگالی به فارسی
সফল
সফল
مُوَفَّق
دیکشنری بنگالی به فارسی