معنی সাধারণতা
সাধারণতা
مشترک بودن، عمومیت، اصالت مردمی، معمولی بودن، نرمالیت
دیکشنری بنگالی به فارسی
واژههای مرتبط با সাধারণতা
সাধারণত
সাধারণত
بِه طُورِ عادّی، مَعمولاً
دیکشنری بنگالی به فارسی
সাধারণত্ব
সাধারণত্ব
اِبتِذال، عُمومِیَت، سادِگی
دیکشنری بنگالی به فارسی
সাধারণ
সাধারণ
غِیرِ نِظَامی، مُشتَرَک، رایِج، مَعمولی، عُمومی، عادّی
دیکشنری بنگالی به فارسی