معنی সম্ভব
সম্ভব
قابل انجام، ممکن است، احتمالی، ممکن
دیکشنری بنگالی به فارسی
واژههای مرتبط با সম্ভব
সম্ভবত
সম্ভবত
قابِلِ بَحث، اِحتِمالاً، بِه طُورِ مُمکِن
دیکشنری بنگالی به فارسی
অসম্ভব
অসম্ভব
غَیرِمُمکِن، غِیرِ مُحتَمِل
دیکشنری بنگالی به فارسی