معنی সঞ্চয়
সঞ্চয়
انباشتگی، پس انداز، انباشته بودن، صرفه جویی
دیکشنری بنگالی به فارسی
واژههای مرتبط با সঞ্চয়
সঞ্চিত
সঞ্চিত
مَجموعی، اَنباشتِه شُدِه اَست
دیکشنری بنگالی به فارسی