معنی মূল
মূল
اصلی
دیکشنری بنگالی به فارسی
واژههای مرتبط با মূল
মূলত
মূলত
عمدتاً، اَساساً، بِه طُورِ اَصلی، بِه طُورِ کامِل
دیکشنری بنگالی به فارسی
মূক
মূক
خاموش، گُنگ
دیکشنری بنگالی به فارسی