معنی ভাঁজ
ভাঁজ
چروک، بریزید، چروک دار
دیکشنری بنگالی به فارسی
واژههای مرتبط با ভাঁজ
খাঁজ
খাঁজ
ناهَمواری، شیار، بِه صورَت مُثَلَّثی پُر کَردَن
دیکشنری بنگالی به فارسی