ترجمه বিরক্তিকর به فارسی - دیکشنری بنگالی به فارسی
واژههای مرتبط با বিরক্তিকর
বিরক্ত করা
- বিরক্ত করা
- آزار دادَن، مُزاحِم شُدَن، اَذیَّت کَردَن، مُزاحِمَت کَردَن، ناخُشنود کَردَن، ناراحَت کَردَن، مُضطَرِب کَردَن، کِسِل کُنَندِه بودَن
دیکشنری بنگالی به فارسی