معنی বিভ্রান্ত বিভ্রান্ত متحیّر، گیج شده، گیج، هذیان گو، متعجّب، سرگشته، پریشان، گیج کننده، حواس پرت، گمراه، سردرگم دیکشنری بنگالی به فارسی