معنی বিচ্ছেদ
বিচ্ছেদ
جدایی، شکستن
دیکشنری بنگالی به فارسی
واژههای مرتبط با বিচ্ছেদ
উচ্ছেদ
উচ্ছেদ
اِخراج
دیکشنری بنگالی به فارسی