معنی বিকল্প
বিকল্প
گزینه، جایگزین
دیکشنری بنگالی به فارسی
واژههای مرتبط با বিকল্প
সংকল্প
সংকল্প
تَصمِیم گیری، عَزم
دیکشنری بنگالی به فارسی
বিলোপ
বিলোপ
لَغو، حَذف
دیکشنری بنگالی به فارسی
বিলাপ
বিলাপ
نَوحِه، نوحه خوٰانی، شِیوَن
دیکشنری بنگالی به فارسی
শিল্প
শিল্প
هُنَر، صَنعَت، صَنعَتی
دیکشنری بنگالی به فارسی