معنی নরম
নরম
ملایم، نرم، نرمی، لطیف، نرم و فشرده
دیکشنری بنگالی به فارسی
واژههای مرتبط با নরম
নরক
নরক
دَنیء، جَهَنَّم
دیکشنری بنگالی به فارسی
নবম
নবম
نُهُم
دیکشنری بنگالی به فارسی
পরম
পরম
ماوَرایی، مُطلَق، یابَندِه
دیکشنری بنگالی به فارسی
চরম
চরম
شِدَّت، اِفراطی، بیشتَرین
دیکشنری بنگالی به فارسی
গরম
গরম
گَرم و طاقَت فَرسا، داغ
دیکشنری بنگالی به فارسی