معنی দোষী
দোষী
قابل سرزنش، گناهکار
دیکشنری بنگالی به فارسی
واژههای مرتبط با দোষী
দোষ
দোষ
عِیب گُذاشتَن، سَرزَنِش کَردَن
دیکشنری بنگالی به فارسی