جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ডکار

فکار

فکار
فگار، زخمی، مجروح، آزرده، رنجور، برای مِثال از تبسم لب شیرینش همی شد خسته / وز اشارت رخ نیکوش همی گشت فکار (انوری - ۱۵۵)
فکار
فرهنگ فارسی عمید