معنی ছয়
ছয়
شش
دیکشنری بنگالی به فارسی
واژههای مرتبط با ছয়
নয়
নয়
نُه
دیکشنری بنگالی به فارسی
ভয়
ভয়
تَرس ها، تَرس، وَحشَت
دیکشنری بنگالی به فارسی